کد خبر:9953
پ
s3
خلاصه ای از زندگی نامه حضرت زین العابدین امام سجاد (ع) + خطبه های امام سجاد (ع)

خلاصه زندگی نامه امام سجاد (ع) + خطبه ها

زندگی نامه امام سجاد ، بیوگرافی امام سجاد ، pdf زندگی نامه امام سجاد ، زندگی نامه امام زین العابدین ، انشا در مورد امام سجاد ، انشا در مورد امام زین العابدین ، تحقیق درباره امام سجاد ، تحقیق درباره امام زین العابدین ، خلاصه زندگی نامه امام سجاد ، داستان زندگی امام سجاد […]

زندگی نامه امام سجاد ، بیوگرافی امام سجاد ، pdf زندگی نامه امام سجاد ، زندگی نامه امام زین العابدین ، انشا در مورد امام سجاد ، انشا در مورد امام زین العابدین ، تحقیق درباره امام سجاد ، تحقیق درباره امام زین العابدین ، خلاصه زندگی نامه امام سجاد ، داستان زندگی امام سجاد ، داستان کودکانه امام سجاد


زندگی نامه امام سجاد ، بیوگرافی امام سجاد ، pdf زندگی نامه امام سجاد ، زندگی نامه امام زین العابدین ، انشا در مورد امام سجاد ، انشا در مورد امام زین العابدین ، تحقیق درباره امام سجاد ، تحقیق درباره امام زین العابدین ، خلاصه زندگی نامه امام سجاد ، داستان زندگی امام سجاد ، داستان کودکانه امام سجاد

ولادت امام سجاد (ع)

امام سجّاد(ع) حضرت علی بن الحسین ، ملقّب به سجّاد و زین العابدین، روز پنجم شعبان سال ۳۸ هجرى یا ۱۵ جمادى الاولى همان سال، در مدینه دیده به جهان گشود .مادر مکرّمه آن حضرت بنا بر منابع تاریخ اسلامى، غزاله از مردم سند یا سجستان که به سلافه یا سلامه نیز مشهور است، میباشد. ولى بعضى از منابع دیگر نام او را شهربانویه، شاه زنان ، شهرناز، جهان بانویه و خوله، یاد کرده اند.

او سه سال پیش از شهادت امام على(ع) متولّد گردید، وقتى دیده به جهان گشود، جدّش امیرمؤمنان(ع)در خطِّ جهادِ جنگِ جمل، غرق گرفتارى بود و از آن پس با پدرش امام حسین(ع) در محنت و گرفتاریهاى فراوان او شریک بود. او همه این رنج ها را طى کرد و خود به طور مستقل رویاروى گرفتاریها قرار گرفت.

حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری  و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد ، زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش- با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت- به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، یعنی امامت و ولایت گردد.

زندگی نامه امام سجاد ، بیوگرافی امام سجاد ، pdf زندگی نامه امام سجاد ، زندگی نامه امام زین العابدین ، انشا در مورد امام سجاد ، انشا در مورد امام زین العابدین ، تحقیق درباره امام سجاد ، تحقیق درباره امام زین العابدین ، خلاصه زندگی نامه امام سجاد ، داستان زندگی امام سجاد ، داستان کودکانه امام سجاد

این بیماری موقت چند روزی بیش ادامه نیافت و پس از آن حضرت زین العابدین ۳۵سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد . سن شریف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال ۶۱هجری که بنا به وصیت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسید ، به اختلاف روایات در حدود ۲۴ سال نوشته اند .

مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور “شهربانو” دختر یزدگرد ساسانی بوده است . آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود ، بهره برداری از این قیام و حماسه بی نظیر و نشر پیام شهادت حسین ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زینب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظیر در جهان آن رو فریاد کردند .

پس از واقعه کربلا اهل بیت امام حسین (ع) را به اسیری گرفتند و روانه کوفه و شام کردند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن امام سجاد (ع) غل و جامعه (جامعه، طوق مانندی است که دست‌ها و گردن را با آن به هم می‌بندند) گذاشتند و، چون بیمار بود و نمی‌توانست خود را بر پشت شتر نگاه دارد هر دو پای امام (ع) را بر شکم شتر بستند.

هنگامی که کاروان اسرا به کوفه رسید ابن زیاد، امام سجاد (ع) و سایر اسیران کربلا را در زندان نگاه داشت و نامه‌ای به شام نوشت و از یزید کسب تکلیف کرد. یزید پاسخ داد، اسیران و سر‌های شهیدان کربلا را به شام بفرستد. ابن زیاد، امام سجاد (ع) را غل بر گردن گذاشت و با اسیران همراه مُحَفّر بن ثَعلبه روانه دمشق کرد.

زندگی نامه امام سجاد ، بیوگرافی امام سجاد ، pdf زندگی نامه امام سجاد ، زندگی نامه امام زین العابدین ، انشا در مورد امام سجاد ، انشا در مورد امام زین العابدین ، تحقیق درباره امام سجاد ، تحقیق درباره امام زین العابدین ، خلاصه زندگی نامه امام سجاد ، داستان زندگی امام سجاد ، داستان کودکانه امام سجاد

یزید در چنین حالتی دستور داد سرهای مقدس شهدا را بین سرکردگان قبایلی که در کربلا بودند تقسیم و سر امام شهید حضرت ابا عبد الله الحسین را در جلو کاروان حمل کنند . بدین صورت کاروان را وارد شهر کوفه نمودند . عبید الله زیاد می خواست وحشتی در مردم ایجاد کند و این فتح نمایان خود را به چشم مردم آورد . با این تدبیرهای امنیتی چه شد که نتوانستند جلو بیانات آتشین و پیام کوبنده زن پولادین تاریخ حضرت زینب ( س ) را بگیرند ؟ گویی مردم کوفه تازه از خواب بیدار شده و دریافته اند که این اسیران ، اولاد علی ( ع ) و فرزندان پیغمبر اسلام ( ص ) می باشند که مردانشان در کربلا نزدیک کوفه به شمشیر بیداد کشته شده اند .

همهمه از مردم برخاست و کم کم تبدیل به گریه شد . حضرت سجاد ( ع ) در حال اسارت و خستگی و بیماری به مردم نگریست و فرمود : اینان بر ما می گریند ؟ پس عزیزان ما را چه کسی کشته است ؟

بیشتر بخوانید : خطبه امام سجاد (ع) در کوفه

زینب خواهر حسین ( ع ) مردم را امر به سکوت کرد و پس از حمد و ثنای خداوند متعال و درود بر پیامبر گرانقدرش ، حضرت محمد ( ص ) فرمود :

“… ای اهل کوفه ، ای حیلت گران و مکراندیشان و غداران ، هرگز این گریه های شما را سکون مباد . مثل شما ، مثل زنی است که از بامداد تا شام رشته خویش می تابید و از شام تا صبح به دست خود بازمی گشاد . هشدار که بنای ایمان بر مکر و نیرنگ نهاده اید …” . سپس حضرت زینب ( ع ) مردم کوفه را سخت ملامت فرمود و گفت : “همانا دامان شخصیت خود را با عاری و ننگی بزرگ آلود کردید که هرگز تا قیامت این آلودگی را از خود نتوانید دور کرد . خواری و ذلت بر شما باد .

مگر نمی دانید کدام جگرگوشه از رسول الله ( ص ) را بشکافتید ، و چه عهد و پیمان که بشکستید ، و بزرگان عترت و آزادگان ذریه او را به اسیری  بردید ، و خون پاک او به ناحق ریختید …” . مردم کوفه آنچنان ساکت و آرام شدند که گویی مرغ بر سر آنها نشسته ! سخنان کوبنده زینب ( ع ) که گویا از حلقوم پاک علی ( ع ) خارج می شد ، مردم بی وفای کوفه را دچار بهت و حیرت کرد .

بیشتر بخوانید:خطبه کامل حضرت زینب (س) در کوفه

شگفتا این صدای علی ( ع ) است که گویا در فضای  کوفه طنین انداز است … . امام سجاد ( ع ) عمه اش را امر به سکوت فرمود . ابن زیاد دستور داد امام سجاد ( ع ) و زینب کبری و سایر اسیران را به مجلس وی آوردند ، و در آن جا جسارت را نسبت به سر مقدس حسین ( ع ) و اسیران کربلا به حد اعلا رسانید ، و آنچه در چنته دناءت و رذالت داشت نشان داد ، و آنچه لازمه پستی ذاتش بود آشکار نمود .

زندگی نامه امام سجاد ، بیوگرافی امام سجاد ، pdf زندگی نامه امام سجاد ، زندگی نامه امام زین العابدین ، انشا در مورد امام سجاد ، انشا در مورد امام زین العابدین ، تحقیق درباره امام سجاد ، تحقیق درباره امام زین العابدین ، خلاصه زندگی نامه امام سجاد ، داستان زندگی امام سجاد ، داستان کودکانه امام سجاد

پیام خون و شهادت
ابن زیاد یا پسر مرجانه اسیران کربلا را پس از مکالماتی که در مجلس او به آنان روی داد ، دستور داد به زندانی پهلوی مسجد اعظم کوفه منتقل ساختند ، و دستور داد سر مقدس امام ( ع ) را در کوچه ها بگردانند تا مردم دچار وحشت شوند . یزید در جواب نامه ابن زیاد که خبر شهادت حسین ( ع ) و یارانش و اسیر کردن اهل و عیالش را به او نوشته بود ، دستور داد سر حسین ( ع ) و همه یارانش را و همه اسیران را به شام بفرستند . بر دست و پا و گردن امام همام حضرت سجاد زنجیر نهاده ، بر شتر سوارش کردند و اهل بیت را چون اسیران روم و زنگبار بر شتران بی جهاز سوار کردند و راهی شام نمودند . اهل بیت عصمت از راه بعلبک به شام وارد شدند .

 

روز اول ماه صفر سال ۶۱هجری – شهر دمشق غرق در شادی و سرور است ، زیرا یزید اسیران کربلا را که اولاد پاک رسول الله هستند ، افراد خارجی و یاغیگر معرفی کرده که اکنون در چنگ آنهایند – یزید دستور داد اسیران و سرهای  شهدا را از کنار “جیرون ” که تفریحگاه خارج از شهر و محل عیش و عشرت یزید بود عبور دهند . یزید از منظر جیرون اسیران را تماشا می کرد و شاد و مسرور به نظر می رسید ، همچون فاتحی بلا منازع ! در کنار کوچه ها مردم ایستاده بودند و تماشا می کردند .

 

پیرمردی از شامیان جلو آمد و در مقابل قافله اسیران بایستاد و گفت : “شکر خدای را که شما را کشت و شهرهای اسلام را از شر مردان شما آسوده ساخت و امیر المؤمنین یزید را بر شما پیروزی داد” . امام زین العابدین ( ع ) به آن پیرمردی  که در آن سن و سال از تبلیغات زهرآگین اموی در امان نمانده بود ، فرمود : “ای  شیخ ، آیا قرآن خوانده ای ؟” . گفت : آری . فرمود : این آیه را قراءت کرده ای  : قل لا أسئلکم علیه أجرا الا الموده فی القربی . گفت : آری . امام ( ع ) فرمود : آن خویشاوندان که خداوند تعالی به دوستی آنها امر فرموده و برای رسول الله اجر رسالت قرار داده ماییم .

سپس آیه تطهیر را که در حق اهل بیت پیغمبر ( ص ) است تلاوت فرمود : “انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا” . پیرمرد گفت : این آیه را خوانده ام . امام ( ع ) فرمود : مراد از این آیه ماییم که خداوند ما را از هر آلایش ظاهر و باطن پاکیزه داشته است . پیرمرد بسیار تعجب کرد و گریست و گفت چقدر من بی خبر مانده ام . سپس به امام ( ع ) عرض کرد : اگر توبه کنم آیا توبه ام پذیرفته است ؟ امام ( ع ) به او اطمینان داد . این پیرمرد را به خاطر همین آگاهی شهید کردند . باری ، قافله اسیران راه خدا را در جلو مسجد جامع دمشق متوقف ساختند .

سپس آنها را در حالی که به طنابها بسته بودند به زندانی  منتقل کردند . چند روزی  را در زندان گذراندند ، زندانی خراب . به هر حال یزید در نظر داشت با دعوت از برجستگان هر مذهب و سفیران و بزرگان و چاپلوسان درباری مجلسی فراهم کند تا پیروزی ظاهری خود را به همه نشان دهد . در این مجلس یزید همان جسارتی را نسبت به سر مقدس حضرت سید الشهداء انجام داد که ابن زیاد ، دست نشانده پلیدش در کوفه انجام داده بود . چوب دستی خود را بر لب و دندانی نواخت که بوسه گاه حضرت رسول الله ( ص ) و علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهم السلام بوده است .

وقتی  زینب ( ع ) این جسارت را از یزید مشاهده فرمود و اولین سخنی که یزید به حضرت سید سجاد ( ع ) گفت چنین بود : “شکر خدای را که شما را رسوا ساخت ” ، بی درنگ حضرت زینب ( ع ) در چنان مجلسی بپاخاست.

دلش به جوش آمد و زبان به ملامت یزید و یزیدیان گشود و با فصاحت و بلاغت علوی پیام خون و شهادت را بیان فرمود و در سنگر افشاگری پرده از روی سیه کاری یزید و یزیدیان برداشت ، و خلیفه مسلمین را رسواتر از مردم کوفه نمود .

بیشتر بخوانید : خطبه کامل حضرت زینب (س) در شام

اما یزید سر به زیر انداخت و آن ضربات کوبنده و بر باد دهنده شخصیت کاذب خود را تحمل کرد ، و تنها برای جواب بیتی خواند که ترجمه آن این است : “ناله و ضجه از داغدیدگان رواست و زنان اجیر نوحه کننده را مرگ درگذشته آسان است ” .

زندگی نامه امام سجاد ، بیوگرافی امام سجاد ، pdf زندگی نامه امام سجاد ، زندگی نامه امام زین العابدین ، انشا در مورد امام سجاد ، انشا در مورد امام زین العابدین ، تحقیق درباره امام سجاد ، تحقیق درباره امام زین العابدین ، خلاصه زندگی نامه امام سجاد ، داستان زندگی امام سجاد ، داستان کودکانه امام سجاد

امام سجاد ( ع ) در دمشق
علاوه بر سخنانی که حضرت سجاد ( ع ) با استناد به قرآن کریم فرمود و حقیقت را آشکار کرد ، حضرت زین العابدین ( ع ) وقتی با یزید روبرو شد – در حالی که از کوفه تا دمشق زیر زنجیر بود – فرمود : ای یزید ، به خدا قسم ، چه گمان می بری اگر پیغمبر خدا ( ص ) ما را به این حال بنگرد ؟ این جمله چنان در یزید اثر کرد که دستور داد زنجیر را از آن حضرت برداشتند ، و همه اطرافیان از آن سخن گریستند.

فرصت بهتری که در شام به دست امام چهارم آمد ، روزی بود که خطیب رسمی  بالای منبر رفت و در بدگویی علی ( ع ) و اولاد طاهرینش و خوبی معاویه و یزید داد سخن داد . امام سجاد ( ع ) به یزید گفت : به من هم اجازه می دهی روی این چوبها بروم و سخنانی بگویم که هم خدا را خشنود سازد و هم برای مردم موجب اجر و ثواب باشد ؟ یزید نمی خواست اجازه دهد ، زیرا از علم و معرفت و فصاحت و بلاغت خانواده عصمت علیهم السلام آگاه بود و بر خود می ترسید .

مردم اصرار کردند . ناچار یزید قبول کرد . امام چهارم ( ع ) پای به منبر گذاشت و آنچنان سخن گفت که دلها از جا کنده شد و اشکها یکباره فرو ریخت و شیون از میان زن و مرد برخاست .

خلاصه بیانات امام ( ع ) چنین بود : “ای مردم شش چیز را خدا به ما داده است و برتری ما بر دیگران بر هفت پایه است . علم نزد ماست ، حلم نزد ماست ، جود و کرم نزد ماست ، فصاحت و شجاعت نزد ماست ، دوستی قلبی مؤمنین مال ماست . خدا چنین خواسته است که مردم با ایمان ما را دوست بدارند ، و این کاری است که دشمنان ما نمی توانند از آن جلوگیری کنند” .

سپس فرمود : “پیغمبر خدا محمد ( ص ) از ماست ، وصی او علی بن ابیطالب از ماست ، حمزه سید الشهداء از ماست ، جعفر طیار از ماست ، دو سبط این امت حسن و حسین ( ع ) از ماست ، مهدی این امت و امام زمان از ماست ” . سپس امام خود را معرفی کرد و کار به جایی رسید که خواستند سخن امام را قطع کنند ، پس دستور دادند تا مؤذن اذان بگوید . امام ( ع ) سکوت کرد .

تا مؤذن گفت : اشهد ان محمدا رسول الله . امام عمامه از سر برگرفت و گفت : ای مؤذن تو را به حق همین محمد خاموش باش . سپس رو به یزید کرد و گفت : آیا این پیامبر ارجمند جد تو است یا جد ما ؟ اگر بگویی جد تو است همه می دانند دروغ می گویی ، و اگر بگویی جد ماست ، پس چرا فرزندش حسین ( ع ) را کشتی ؟ چرا فرزندانش را کشتی ؟ چرا اموالش را غارت کردی ؟ چرا زنان و بچه هایش را اسیر کردی ؟ سپس امام ( ع ) دست برد و گریبان چاک زد و همه اهل مجلس را منقلب نمود . براستی  آشوبی به پا شد . این پیام حماسی عاشورا بود که به گوش همه می رسید . این ندای  حق بود که به گوش تاریخ می رسید .

بیشتر بخوانید : خطبه امام سجاد (ع) در مسجد شام

یزید در برابر این اعتراضها زبان به طعن و لعن ابن زیاد گشود و حتی بعضی از لشکریان را که همراه اسیران آمده بودند – بظاهر – مورد عتاب و سرزنش قرار داد . سرانجام بیمناک شد و از آنان روی پوشید و سعی کرد کمتر با مردم تماس بگیرد . به هر حال ، یزید بر اثر افشاگریهای امام ( ع ) و پریشان حالی اوضاع مجبور شد در صدد استمالت و دلجویی حال اسیران برآید . از امام سجاد ( ع ) پرسید : آیا میل دارید پیش ما در شام بمانید یا به مدینه بروید ؟ امام سجاد ( ع ) و زینب کبری ( ع ) فرمودند : میل داریم پهلوی  قبر جدمان در مدینه باشیم .

حرکت به مدینه
در ماه صفر سال ۶۱هجری اهل بیت عصمت با جلال و عزت به سوی مدینه حرکت کردند . نعمان بن بشیر با پانصد نفر به دستور یزید کاروان را همراهی کرد . امام سجاد و زینب کبری و سایر اهل بیت به مدینه نزدیک می شدند . امام سجاد ( ع ) محلی در خارج شهر مدینه را انتخاب فرمود و دستور داد قافله در آنجا بماند . نعمان بن بشیر و همراهانش را اجازه مراجعت داد .

امام ( ع ) دستور داد در همان محل خیمه هایی برافراشتند . آنگاه به بشیر بن جذلم فرمود مرثیه ای بسرای و مردم مدینه را از ورود ما آگاه کن . بشیر یکسر به مدینه رفت و در کنار قبر رسول الله ( ص ) با حضور مردم مدینه ایستاد و اشعاری  سرود که ترجمه آن چنین است : “هان ! ای مردم مدینه شما را دیگر در این شهر امکان اقامت نماند ، زیرا که حسین ( ع ) کشته شد ، و اینک این اشکهای من است که روان است . آوخ ! که پیکر مقدسش را که به خاک و خون آغشته بود در کربلا بگذاشتند ، و سرش را بر نیزه شهر به شهر گردانیدند” .

شهر یکباره از جای کنده شد . زنان بنی هاشم صدا به ضجه و ناله و شیون برداشتند . مردم در خروج از منزلهای  خود و هجوم به سوی خارج شهر بر یکدیگر سبقت گرفتند . بشیر می گوید : اسب را رها کردم و خود را به عجله به خیمه اهل بیت پیغمبر رساندم . در این موقع حضرت سجاد ( ع ) از خیمه بیرون آمد و در حالی که اشکهای روان خود را با دستمالی پاک می کرد به مردم اشاره کرد ساکت شوند ، و پس از حمد و ثنای الهی لب به سخن گشود و از واقعه جانگداز کربلا سخن گفت .

از جمله فرمود : “اگر رسول الله ( ص ) جد ما به قتل و غارت و زجر و آزار ما دستور می داد ، بیش از این بر ما ستم نمی رفت ، و حال اینکه به حمایت و حرمت ما سفارش بسیار شده بود . به خدا سوگند به ما رحمت و عنایت فرماید و از دشمنان ما انتقام بگیرد” . سپس امام سجاد ( ع ) و زینب کبری ( ع ) و یاران و دلسوختگان عزای حسینی  وارد مدینه شدند .

ابتدا به حرم جد خود حضرت رسول الله ( ص ) و سپس به بقیع رفتند و شکایت مردم جفاپیشه را با چشمانی اشک ریزان بیان نمودند . مدتها در مدینه عزای حسینی برقرار بود . و امام ( ع ) و زینب کبری از مصیبت بی نظیر کربلا سخن می گفتند و شهادت هدفدار امام حسین ( ع ) را و پیام او را به مردم تعلیم می دادند و فساد دستگاه حکومت را بر ملا می کردند تا مردم به عمق مصیبت پی  ببرند و از ستمگران روزگار انتقام خواستن را یاد بگیرند .

آن روز در جهان اسلام چهار نقطه بسیار حساس و مهم بود : دمشق ، کوفه ، مکه و مدینه ، حرم مقدس رسول الله مرکز یادها و خاطره اسلام عزیز و پیامبر گرامی  ( ص ) . امام سجاد در هر چهار نقطه نقش حساس ایفا فرمود ، و به دنبال آن بیداری مردم و قیامها و انقلابات کوچک و بزرگ و نارضایتی عمیق مردم آغاز شد . از آن پس تاریخ اسلام شاهد قیامهایی بود که از رستاخیز حسینی در کربلا مایه می گرفت ، از جمله واقعه حره که سال بعد اتفاق افتاد ، و کارگزاران یزید در برابر قیام مردم مدینه کشتارهای عظیم به راه انداختند . اولاد علی ( ع ) هر یک در گوشه و کنار در صدد قیام و انتقام بودند تا سرانجام به قیام ابو مسلم خراسانی  و انقراض سلسله ناپاک بنی امیه منتهی شد .

مبارزه و انتقاد از رفتار خودخواهانه و غیر عادلانه خلفای بنی امیه و بنی  عباس به صورتهای مختلف در مسلمانان بخصوص در شیعیان علی ( ع ) در طول تاریخ زنده شد و شیعه به عنوان عنصر مقاوم و مبارز که حامل پیام خون و شهادت بود در صحنه تاریخ معرفی گردید . گرچه شیعیان همیشه زجرها دیده و شکنجه ها بر خود هموار کرده اند ، ولی همیشه این روحیه انقلابی را حتی  تا امروز – پس از چهارده قرن – در خود حفظ کرده اند . امام سجاد ( ع ) گرچه بظاهر در خانه نشست ، ولی همیشه پیام شهادت و مبارزه را در برابر ستمگران به زبان دعا و وعظ بیان می فرمود و با خواص شیعیان خود مانند “ابو حمزه ثمالی ” و “ابو خالد کابلی ” و … در تماس بود ، و در عین حال به امر به معروف و نهی از منکر اشتغال داشت ، و شیعیان خاص وی معارف دینی و احکام اسلامی را از آن حضرت می گرفتند و در میان شیعیان منتشر می کردند ، و از این راه ابعاد تشیع توسعه فراوانی یافت .

بر اثر این مبارزات پنهان و آشکار بود که برای بار دوم امام سجاد را به امر عبد الملک خلیفه اموی ، با بند و زنجیر از مدینه به شام جلب کردند ، و بعد از زمانی به مدینه برگرداندند . امام سجاد ( ع ) در مدت ۳۵سال امامت با روشن بینی خاص خود هر جا لازم بود ، برای بیداری مردم و تهییج آنها علیه ظلم و ستمگری  و گمراهی کوشید ، و در موارد بسیاری به خدمات اجتماعی وسیعی در زمینه حمایت بینوایان و خاندانهای بی  سرپرست پرداخت ، و نیز از طریق دعاهایی که مجموعه آنها در “صحیفه سجادیه ” گرد آمده است ، به نشر معارف اسلام و تهذیب نفس و اخلاق و بیداری مردم اقدام نمود .

زندگی نامه امام سجاد ، بیوگرافی امام سجاد ، pdf زندگی نامه امام سجاد ، زندگی نامه امام زین العابدین ، انشا در مورد امام سجاد ، انشا در مورد امام زین العابدین ، تحقیق درباره امام سجاد ، تحقیق درباره امام زین العابدین ، خلاصه زندگی نامه امام سجاد ، داستان زندگی امام سجاد ، داستان کودکانه امام سجاد

صحیفه سجادیه
صحیفه سجادیه که از ارزنده ترین آثار اسلامی  است ، شامل ۵۷دعا است که مشتمل بر دقیقترین مسائل توحیدی و عبادی و اجتماعی  و اخلاقی است ، و بدان “زبور آل محمد ( ص )” نیز می گویند . یکی از حوادث تاریخ که دورنمایی از تلألؤ شخصیت امام سجاد ( ع ) را به ما می نمایاند – گرچه سراسر زندگی امام درخشندگی و شور ایمان است – قصیده ای است که فرزدق شاعر در مدح امام ( ع ) در برابر کعبه معظمه سروده است .

مورخان نوشته اند : “در دوران حکومت ولید بن عبد الملک اموی ، ولیعهد و برادرش هشام بن عبد الملک به قصد حج ، به مکه آمد و به آهنگ طواف قدم در مسجد الحرام گذاشت . چون به منظور استلام حجر الاسود به نزدیک کعبه رسید ، فشار جمعیت میان او و حطیم حائل شد ، ناگزیر قدم واپس نهاد و بر منبری که برای وی  نصب کردند ، به انتظار فروکاستن ازدحام جمعیت بنشست و بزرگان شام که همراه او بودند در اطرافش جمع شدند و به تماشای  مطاف پرداختند .

در این هنگام کوکبه جلال حضرت علی بن الحسین علیهم السلام که سیمایش از همگان زیباتر وجامه هایش از همگان پاکیزه تر و شمیم نسیمش از همه طواف کنندگان دلپذیرتر بود ، از افق مسجد بدرخشید و به مظاف درآمد ، و چون به نزدیک حجر الاسود رسید ، موج جمعیت در برابر هیبت و عظمتش واپس نشست و منطقه استلام را در برابرش خالی از ازدحام ساخت ، تا به آسانی دست به حجر الاسود رساند و به طواف پرداخت .

تماشای این منظره موجی از خشم و حسد در دل و جان هشام بن عبد الملک برانگیخت و در همین حال که آتش کینه در درونش زبانه می کشید ، یکی از بزرگان شام رو به او کرد و با لحنی آمیخته به حیرت گفت : این کیست که تمام جمعیت به تجلیل و تکریم او پرداختند و صحنه مظاف برای  او خلوت گردید ؟ هشام با آن که شخصیت امام را نیک می شناخت ، اما از شدت کینه و حسد و از بیم آن که درباریانش به او مایل شوند و تحت تأثیر مقام و کلامش قرار گیرند ، خود را به نادانی  زد و در جواب مرد شامی گفت : “او را نمی شناسم ” .

در این هنگام روح حساس ابو فراس ( فرزدق ) از این تجاهل و حق کشی  سخت آزرده شد و با آن که خود شاعر دربار اموی بود ، بدون آن که از قهر و سطوت هشام بترسد و از درنده خویی آن امیر مغرور خودکامه بر جان خود بیندیشد ، رو به مرد شامی کرد و گفت : “اگر خواهی تا شخصیت او را بشناسی از من بپرس ، من او را نیک می شناسم ” . آن گاه فرزدق در لحظه ای از لحظات تجلی ایمان و معراج روح ، قصیده جاویدان خود را که از الهام وجدان بیدارش مایه می گرفت ، با حماسه های افروخته و آهنگی  پرشور سیل آسا بر زبان راند ، و اینک دو بیتی از آن قصیده و قسمتی از ترجمه آن :

هذا الذی تعرف البطحاء وطأته والبیت یعرفه والحل والحرم         هذا الذی احمد المختار والده صلی علیه الهی ما جری القلم ”

این که تو او را نمی شناسی  ، همان کسی است که سرزمین “بطحاء” جای گامهایش را می شناسد و کعبه و حل و حرم در شناسائیش همدم و همقدمند .

این کسی است که احمد مختار پدر اوست ، که تا هر زمان قلم قضا در کار باشد ، درود و رحمت خدا بر روان پاک او روان باد … این فرزند فاطمه ، سرور بانوان جهان است و پسر پاکیزه گوهر وصی پیغمبر است ، که آتش قهر و شعله انتقام خدا از زبانه تیغ بی دریغش همی درخشد …” . و از این دست اشعاری  سرود که همچون خورشید بر تارک آسمان ولایت می درخشد و نور می پاشد .

وقتی قصیده فرزدق به پایان رسید ، هشام مانند کسی که از خوابی گران بیدار شده باشد ، خشمگین و آشفته به فرزدق گفت : چرا چنین شعری – تا کنون – در مدح ما نسروده ای ؟ فرزدق گفت : جدی بمانند جد او و پدری همشأن پدر او و مادری  پاکیزه گوهر مانند مادر او بیاور تا تو را نیز مانند او بستایم . هشام برآشفت و دستور داد تا نام شاعر را از دفتر جوایز حذف کنند و او را در سرزمین “عسفان ” میان مکه و مدینه به بند و زندان کشند .

چون این خبر به حضرت سجاد ( ع ) رسید دستور فرمود دوازده هزار درهم به رسم صله و جایزه نزد فرزدق بفرستند و عذر بخواهند که بیش از این مقدور نیست . فرزدق صله را نپذیرفت و پیغام داد : “من این قصیده را برای رضای خدا و رسول خدا و دفاع از حق سروده ام و صله ای نمی خواهم ” . امام ( ع ) صله را بازپس فرستاد و او را سوگند داد که بپذیرد و اطمینان داد که چیزی  از ارزش واقعی آن ، در نزد خدا کم نخواهد شد . باری ، این فضایل و ارزشهای واقعی است که دشمن را بر سر کینه و انتقام می آورد . چنانکه نوشته اند : سرانجام به تحریک هشام ، خلیفه اموی ، ولید بن عبد الملک ، امام زین العابدین و سید الساجدین ( ع ) را مسموم کرد و در سال ۹۵ هجری  درگذشت و در بقیع مدفون شد .

 

واقعه حره 

بعد از واقعه کربلا در سال ۶۳ هجری قمری در واقعه حره مردم مدینه بر ضد امویان قیام کردند آن‌ها با عبدالله بن حنظله که پدرش حنظله به غسیل الملائکه معروف بود بیعت کردند و بنی امیه را که هزار نفر بودند در خانه مروان بن حکم محاصره و بعد از شهر بیرون کردند. امام سجاد (ع) از آغاز شورش خود را کنار کشید و با مردم همراه نشد چون پایان کار را می‌دانست.

در واقعه حره، مروان (از دشمنان اهل بیت (ع)) نزد عبدالله بن عمر رفت و از او خواست تا خانواده وی را نزد خود نگاه دارد، ولی عبدالله نپذیرفت، مروان، چون از حمایت او نا امید شد پناه به امام سجاد (ع) برد امام (ع) با بزرگواری خاص خود خواهش او را قبول کرد و نزدیکان مروان را همراه با زن و فرزند خود به ینبع (چشمه‌ای نزدیک مدینه و کوه رضوی) فرستادامام سجاد (ع) در این حادثه ۴۰۰ خانواده را در کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر مسلم بن عقبه (فرمانده لشکر یزید در واقعه حره) در مدینه بود هزینه آنان را می‌پرداخت.

قیام توابین

رهبری نهضت توابین را سلیمان بن صرد خزاعی، به همراهی چند تن از سرشناسان شیعه در کوفه بر عهده داشتند توابین قصد داشتند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت (ع) بسپارند و امام سجاد (ع) تنها بازمانده از نسل امام حسین (ع) بود، اما رابطه سیاسی خاصی بین امام سجاد (ع) و توابین وجود نداشته است.

قیام مختار

قیام مختار سومین جنبش مهم پس از واقعه کربلا است که درباره ارتباط امام سجاد (ع) با این جنبش نیز ابهاماتی وجود دارد این ارتباط نه تنها از زاویه نگرش سیاسی بلکه از جنبه اعتقادی (پیروی مختار از محمد بن حنفیه) نیز مشکلاتی را در بردارد. گفته شده که مختار پس از آنکه موفق شد در کوفه شیعیانی را به سوی خود جذب کند از امام سجاد (ع) استمداد جست، اما امام روی خوش نشان نداد.

زندگی نامه امام سجاد ، بیوگرافی امام سجاد ، pdf زندگی نامه امام سجاد ، زندگی نامه امام زین العابدین ، انشا در مورد امام سجاد ، انشا در مورد امام زین العابدین ، تحقیق درباره امام سجاد ، تحقیق درباره امام زین العابدین ، خلاصه زندگی نامه امام سجاد ، داستان زندگی امام سجاد ، داستان کودکانه امام سجاد

آثار و فضیلت امام سجاد (ع) در یک نگاه

یاران امام سجاد

امام سجاد (ع) شاگردان زیادی را تربیت کردند و یاران بسیاری داشتند؛ ابوحمزه ثمالی راوی، محدث و مفسر امامی در قرن دوم هجری قمری از اصحاب امام سجاد (ع)، امام باقر (ع)، امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) بود، ابوخالد کابلی ملقب به کنکر از رجال شیعی سده اول هجری قمری و از اصحاب امام سجاد (ع) و امام باقر (ع)، اَبان بن تَغلِب ادیب، قاری، فقیه، مفسر و از محدثان بنام امامیه که در دوران امام سجاد (ع)، امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) بود، جابر بن عبدالله انصاری صحابی پیامبر اسلام (ص) است که در بسیاری از غزوه‌ها و سرایا شرکت کرد.

جابر، راوی حدیث لوح است که دربردارنده نام امامان شیعه از زبان پیامبر (ص) است. جابر از اصحاب امام علی (ع) و ائمه تا امام باقر (ع) بود، سُلَیم بن قیس هلالی از اصحاب خاص چهار امام نخست شیعه (ع) که تا دوران امامت امام باقر (ع) بود از قدیمی‌ترین علمای شیعه و بزرگان اصحاب ائمه (ع) و مورد وثوق آنان بوده و نزد ایشان از محبوبیت خاصی برخوردار بوده است، حسن بن محمد بن حنفیه از محدثان قرن اول هجری قمری فرزند محمد بن حنفیه و نواده امام علی (ع) است، سعید بن مسیب بن حزن قرشی مخزومی از تابعین  فقهای هفتگانه مدینه در زمان امام سجاد (ع) بود، یحیی بن اُمّ طُوَیل، سعید بن جُبَیرمفسر و از تابعین و اصحاب امام سجاد (ع)، محمد بن جُبَیر بن مُطعِم از یاران امام سجاد (ع) بودند.

آثار امام سجاد(ع)

صحیفه سجادیه مجموعه دعا‌های امام سجاد (ع) و آینه‌ای است که تصویر اجتماع آن روز به ویژه مدینه را در آن می‌توان دید، رساله حقوق در این رساله ۵۱ حق (یا ۵۰ حق طبق برخی نسخه ها) است، دعای سحر مشهور به دعای ابوحمزه ثمالی؛ این دعا را امام زین‌العابدین در سحر‌های ماه رمضان می‌خواند و ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است این دعا دربردارنده مفاهیمی متعالی و تعابیری شیوا و فصیح است، زیارت امین الله؛ زیارتنامه‌ای است که امام سجاد (ع) هنگام زیارت مزار حضرت علی (ع) خوانده است.

 

کنیه و القاب امام سجاد(ع)

زین العابدین

این لقب را رسول خدا (ص) جد بزرگوار امام سجاد (ع) به دلیل عبادت فراوان به ایشان داد.

سید العابدین

از جمله القاب برجسته امام چهارم، سیدالعابدین است. به خاطر آن همه عبادت و اطاعت و فرمانبرداری از خداوند به ایشان لقب دادند و از هیچ کس جز جد بزرگوارشان امیر مومنان علی (ع) آن همه عبادت صورت نگرفت.

ذوالثفنات

امام سجاد (ع) در پیشگاه حق به قدری پیشانی بر خاک می‌سایید که همه مواضع سجده اش پینه می‌بست و هر سال دوبار و هر بار پنج عدد از این پینه‌ها را می‌برید و از این رو به آن حضرت (ع) ذوالثفنات یعنی صاحب پینه‌ها می‌گفتند.

 

سجاد

به دلیل زیادی سجده‌ها و تداوم هر سجده امام علی بن الحسین (ع) را سجاد و سیدالساجدین لقب دادند.

ابن الخیرتین

یکی از نام‌هایی که امام سجاد (ع) را به آن می‌خواندند ابن الخیرتین است و علت این نامگذاری سخنی است مستند به رسول بزرگوار اسلام (ص) که فرمودند:خداوند متعال از میان بندگانش دو نژاد را برگزیده است و آن از عرب، قریش و در میان غیر عرب ایرانی و فارسیان هستند و خود امام سجاد (ع) نیز با اشاره به آن می‌فرمایند: انا ابن الخیرتین؛ من فرزند دو برگزیده ام، چون جد بزرگوارش نبی اکرم (ص) که برگزیده قریش و عالمیان بود و مادرش دختر یزدگرد سوم بود.

امین

امام نمونه والای این صفت ارزنده بود مصداق بارز این حرف فرموده آن حضرت (ع) است: اگر قاتل پدرم شمشیری را که بدان وسیله پدرم را به قتل رسانده در نزد من به امانت بگذارد در آن خیانت نمی‌کنم و آن را به او باز می‌گردانم.

زکی

چون خداوند متعال امام سجاد (ع) و خاندان مطهرش را از هر گونه آلودگی پاک و پاکیزه فرموده، همان گونه که از پدران بزرگوارش پلیدی را برداشته و پاک و پاکیزه قرار داده است و امام سجاد (ع) یکی از مصادیق بارز آیه مبارکه تطهیر است که خدای متعال در قرآن کریم سوره احزاب می‌فرماید: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا

قدوه الزاهدین (پیشوای زاهدان)، سیدالمتقین (سرور و مهتر پرهیزکاران)، امام المومنین، منار القانتین (چراغ شب زنده داران)، زین الصالحین (زیور صالحان) و سیدالمجتهدین از القاب دیگر امام چهارم شیعیان امام سجاد (ع) و کنیه‌های ایشان ابوالحسن، ابومحمد، ابوالحسین، ابوعبدالله، ابوبکر، ابوالقاسم و مشهورترین آن‌ها ابوالحسن و ابومحمد است.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

وبلاگ سلام

یک وبلاگ در مورد تمامی موضوعات از جمله تکنولوژی ، علمی ، خبری ، مذهبی ، ورزشی و … می باشد.
این وبلاگ تحت نظر سایت خرید سلام به نشانی kharidsalam.ir بوده و صرفا بخش وبلاگ آن به حساب می آید.

فروشگاه اینترنتی خرید سلام:

خرید سلام تلاش دارد تا تمام کالاهای  مجاز بازرگانی را بدون واسطه و با قیمت بسیار مناسب در اختیار مشتریان عزیز قرار دهد. علاوه بر این خرید سلام آماده هرگونه همکاری با تولید کنندگان ، فروشندگان ، واردکنندگان و صادر کنندگان عزیز میباشد.

مشاهده فروشگاه

مسابقات وبلاگ سلام :

در وبلاگ سلام جهت ارتقاء سطح اطلاعات کاربران اقدام به برگزاری مسابقاتی با موضوعات و مناسبت های مختلف به صورت دوره ای می کند  و جوایز ارزنده ای را هم برای برندگان در نظر گرفته است.

شرکت در مسابقه