دانلود مداحی بنی فاطمه فاطمیه سال ۹۸ ، دانلود مداحی سید مجید بنی فاطمه فاطمیه سال ۹۸ ، دانلود مداحی دستمو رها نکنیا بنی فاطمه ، دانلود مداحی من از همه خستم به غیر از تو بنی فاطمه
حاج سید مجید بنی فاطمه
شب دوم فاطمیه
شنبه ۵ بهمن ماه ۱۳۹۸
حسینیه ی ریحانه الحسین (س)
روضه
لبیک سیدتی
دستمو رها نکنیا
لعنت به میخ و مسمار
خودم دیدم میان کوچه ها
به نام نامی فاطمه
من از همه خستم به غیر از تو
متن لبیک سیدتی :
ای همدم خورشید ای مونس باران ای مادر دریا
ای جلوه توحید آیینه ی قرآن یا ام ابیها
و سلام علی یاسین وسلام علی طاها
و سلام علی الحورا و سلام الله علیها
نرسد به تو گرچه لیاقت ما
به تو می رسد عرض ارادت ما
و به دست تو اذن شهادت ما
ریحانه ی دل ما نور آخرتی
ذکر لب شهدا لبیک سیدتی
ای راه تو ذوشن ای رد تو پنهان ای روی مهتاب
ای جان پیمبر ای حامی حیدر ای مادر ارباب
و سلام علی احمد و سلام علی حیدر
و سلام علی زهرا و سلام الله علیها
به تو باشد امید قیامت ما
و به سوی راه سعادت ما
و به دست تو و اذن شهادت ما
ریحانه ی دل ما نور آخرتی
ذکر لب شهدا لبیک سیدتی
متن دستمو رها نکنیا:
هم تکیه گاهی هم پشت و پناهی
هم زندگیمو میگردونی با گوشه نگاهی
کلید همه مشکلات من گره کورمو باز میکنی
تو نوری نوره نوری اعجاز میکنی
دستمو رها نکنیا به علی به علی به علی
سفرمو جدا نکنیا به علی به علی به علی
خدا نیاره که من ازت جدا شم
چی میشه بچه سیدا من پسر تو باشم
چی میشه دلمو زیر و رو کنی تو قنوت نماز شبت
دعا کن کربلایی شم جان زینبت
تنها سرپناه منیا مادر مادر مادر
ما رو کربلا ببریا مادر مادر مادر
دستمو رها نکنیا به علی به علی به علی
سفرمو جدا نکنیا به علی به علی به علی
علی علی علی علی
برس به دادم لحظه های آخر
یه دنیا با یه لبخند تو نمیشه برابر
همیشه کرم تو به من رسید
همیشه به تو صدام میرسه
تو ماهی از تو نوره دنیا میرسه
دست رد به من نزنیا مادر مادر مادر
مادر امام حسنیا مادر مادر مادر
دستمو رها نکنیا به علی به علی به علی
سفرمو جدا نکنیا به علی به علی به علی
متن لعنت به میخ و مسمار:
پری تو شعله ها پری سوخت
میون دود و آتش نگم یه معجری سوخت
پری سوخت گلای روسری سوخت
خاطره های خوبه یه زن و شوهری سوخت
راحتم نمیزاره بوی هیزمی که پیچیده
صدا شکستن غروره یه مرد پهلوون رسیده
میگفت عزیزم بسه نیا دل علی طاقت نداره
سخت که یه مرد غریبه پاشو رو چادرت بزاره
لعنت به میخ و مسمار لعنت به مردم آزار
به اونکه با لگد زد لعنت به درب و دیوار
تمام قصه تو ازدحامه کی باورش میشه اون که میکشن امامه
واهمه است تو کوچه ها همهمه است
بین در و شعله ها یه بچه با فاطمه است
میخ در نمیذاره بار شیشه پشت در داره
یکی به در بگه نسوزه بگه به آسمون بباره
اینا دلاشون مثل سنگه چهلتا نامرد و یک زن
رحم و مروتی ندارن فضه بیا محسن و کشتن
لعنت به این زمونه لعنت به تازیونه
به اونکه هیزم آورد آتیش کشید به خونه
لعنت به میخ و مسمار لعنت به مردم آزار
به اونکه با لگد زد لعنت به درب و دیوار
خودم دیدم میان کوچه ها:
خودم دیدم میان کوچه ها مادر زمین خوردی
تک و تنها شدی و بین یک لشکر زمین خوردی
ندارد شهر چشم دیدن مارا ولی مادر
میان هجمه ی این چشما با سر زمین خوردی
هنوز آنقدر ها نگذشته از هجران پیغمبر
که بین کوچه های شهر پیغمبر زمین خوردی
گهی دیوار و گه دست من و گاهی لباسم را
گرفتی و تقلا کردی و آخر زمین خوردی
سپه سالار حیدر یار حیدر یاور حیدر
غریب و بی کس و تنها و بی یاور زمین خوردی
چرا ای چشم کمسویی چرا ای سینه بی تابی
چرا ای دست میافتی چرا پیکر زمین خوردی
توان زانوان مرتضی برخیز از جایت
علی افتاد وقتی که تو پشت در زمین خوردی
میان شعله ها آهسته آهسته چکیدی و
شبیه اشک مظلومانه حیدر زمین خوردی
الهی قبر من خاکی شود مانند این چادر
خودم دیدم میون موچه ها مادر زمین خوردی