زندگی نامه امام جواد (ع)
محمد بن علی بن موسی مشهور به امام جواد و امام محمدِ تقی (۱۹۵-۲۲۰ق) امام نهم شیعیان اثناعشری است. کنیه او ابوجعفر ثانی است. او ۱۷ سال امامت کرد و در ۲۵ سالگی به شهادت رسید. در میان امامان شیعه، وی جوانترین امام در هنگام شهادت بوده است.
سنّ کمِ او در هنگام شهادت پدر، سبب شد تا شماری از اصحاب امام رضا(ع)، در امامت او تردید کنند؛ برخی، عبدالله بن موسی را امام خواندند و برخی دیگر به واقفیه پیوستند، اما بیشتر آنان امامت محمد بن علی(ع) را پذیرفتند.
ارتباط امام جواد(ع) با شیعیان، بیشتر از طریق وکلا و نامهنگاری انجام میگرفت. در دوره امامت امام نهم شیعیان، فرقههای اهل حدیث، زیدیه، واقفیه و غلات فعالیت داشتند. وی شیعیان را از عقاید آنان آگاه میکرد و از نماز خواندن پشت سر آنها نهی و غالیان را لعن مینمود.
مناظرات علمی امام جواد با عالمان فرقههای اسلامی در مسائل کلامی، همچون جایگاه شیخین و مسئلههای فقهی مانند حکم قطع کردن دست دزد و احکام حج، از مناظرات معروف امامان معصوم دانسته شده است.
زندگی نامه امام جواد (ع)
نسب، کنیه و لقبها – زندگی نامه امام جواد (ع)
محمد بن علی بن موسی بن جعفر، امام نهم شیعیان اثناعشری است که به جوادالائمه شهرت دارد. نسب او با شش واسطه به علی بن ابیطالب(ع) پیشوای اول شیعیان، میرسد. پدرش امام رضا(ع)، پیشوای هشتم شیعیان است. مادر او کنیز بود و سَبیکه نوبیه نام داشت.
کُنیه وی ابوجعفر و ابوعلی است. در منابع روایی، از وی با عنوان ابوجعفر ثانی یاد میشود. تا با ابوجعفر اول (امام باقر(ع)) اشتباه نشود.
لقب وی جواد و ابن الرضا است. القاب تقی، زکی، قانع، رضی، مختار، متوکل،مرتضی و منتجب، را نیز برای او برشمردهاند.
زندگینامه – زندگی نامه امام جواد (ع)
ر اساس گزارش مورخان، امام جواد(ع) در سال ۱۹۵ هجری قمری در مدینه به دنیا آمد. اما درباره روز و ماه ولادت او اختلاف است. بیشتر منابع تولد او را در ماه رمضان دانستهاند. برخی روز آن را ۱۵ رمضان و برخی دیگر ۱۹ رمضان گفتهاند. شیخ طوسی در مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد، تاریخ ولادت او را ۱۰ رجب ذکر کرده است.
از برخی روایات برمیآید که قبل از تولد جواد الائمه، برخی از واقفیان میگفتند علی بن موسی نسلی از خود باقی نمیگذارد و با مرگ او سلسله امامت قطع میشود. از اینرو وقتی که جوادالأئمه به دنیا آمد، امام رضا(ع) او را مولودی بابرکت برای شیعیان توصیف کرد.با این حال حتی پس از تولد او نیز، برخی از واقفیان، انتساب او به امام رضا(ع) را منکر شدند. آنان میگفتند جوادالأئمه از نظر چهره به پدرش شباهت ندارد، تا اینکه قیافهشناسان را حاضر کردند و به صورت شگفتی امام جواد را فرزند امام رضا دانستند. هر چند که در شریعت، قول قیافهشناسان به عنوان دلیل معتبر پذیرفته نیست اما از آنجا که خود این افراد ملتزم به آن بودند تأیید قیافهشناسان موجب اطمینان خاطر برای آنان شد.
درباره زندگی حضرت جواد(ع)، اطلاعات چندانی در منابع تاریخی نیامده است. دلیل آن را محدودیتهای سیاسی حکومت عباسی، تقیه و عمر کوتاه او دانستهاند. او در مدینه زندگی میکرد. بنا بر گزارش ابن بیهق، یک بار برای دیدار پدر به خراسان سفر کرد. و پس از امامت نیز چندین بار از سوی خلفای عباسی به بغداد احضار شد.
ازدواج – زندگی نامه امام جواد (ع)
مأمون عباسی در سال ۲۰۲ق یا ۲۱۵ق دختر خود ام فضل را به عقد امام جواد(ع) در آورد. برخی گفتهاند: احتمالاً در دیداری که جوادالأئمه با پدر در طوس داشت، مأمون، ام الفضل را به عقد او درآورد.[نیازمند منبع] ابن کثیر بر این باور است که خطبه عقد او با دختر مأمون در زمان حیات علی بن موسی الرضا(ع) خوانده شد، اما ازدواج آنها در سال ۲۱۵ق. در تکریت بوده است.
ازدواج جوادالأئمه با ام الفضل، به درخواست مأمون صورت گرفت. مأمون هدف خود را این میدانست که پدر بزرگ کودکی از نسل پیامبر(ص) و امام علی(ع) باشد. شیخ مفید در کتاب الارشاد آورده است، مأمون به دلیل شخصیت علمی محمد بن علی و شوق و شعفی که نسبت به او داشت، ام الفضل دختر خود را به ازدواج آن حضرت درآورد؛ اما برخی از پژوهشگران بر این باورند که این ازدواج با انگیزه و اهداف سیاسی انجام شده است از جمله اینکه مأمون میخواست از این راه، امام جواد و ارتباط او با شیعیان را کنترل کند. یا خود را علاقمند به علویان نشان دهد و آنان را از قیام علیه خود باز دارد. این ازدواج اعتراض برخی اطرافیان مأمون را در پی داشت زیرا بیم آن داشتند که خلافت از عباسیان به علویان منتقل شود. امام جواد(ع) مهریه ام الفضل را معادل مهریه حضرت زهرا(س)(۵۰۰ درهم) تعیین کرد.
همسر دیگر جوادالأئمه، سمانه مغربیه است[۳۹] که کنیز بود و به دستور خود ایشان خریداری شد. امام جواد، از ام فضل صاحب فرزندی نشد.و همه فرزندان او از سمانه بودند.
فرزندان – زندگی نامه امام جواد (ع)
بنابر نقل شیخ مفید، امام جواد(ع) ۴ فرزند به نامهای علی، موسی، فاطمه و امامه داشت. برخی دختران امام را ۳ تن به نامهای حکیمه، خدیجه و ام کلثوم میدانند. در برخی از منابع متأخر از ام محمد و زینب نیز به عنوان دختران آن حضرت یاد شده است.
دوران امامت – زندگی نامه امام جواد (ع)
محمد بن علی(ع)، پس از شهادت امام رضا(ع) در سال ۲۰۳ق به امامت رسید. دوران امامت او با خلافت دو تن از خلفای عباسی همزمان بود. حدود ۱۵ سال از امامت او در خلافت مأمون(۱۹۳-۲۱۸ق) و ۲ سال در خلافت معتصم(۲۱۸-۲۲۷ق) سپری شد. مدت امامت جوادالائمه ۱۷ سال بود و با شهادت او در سال ۲۲۰ق امامت به فرزندش، امام هادی(ع) منتقل شد.
نصوص امامت – زندگی نامه امام جواد (ع)
از دیدگاه شیعه، امام فقط با نص امام قبلی تعیین میشود؛ یعنی هر امام باید با عبارت صریح، امام پس از خود را تعیین کند. امام رضا(ع) در موارد متعددی امامت محمد بن علی را به اصحاب خود اعلام کرده بود. در هر یک از کتابهای کافی، ارشاد، اعلام الوری و بحارالانوار، بابی درباره نصوص امامت محمد بن علی(ع) وجود دارد که به ترتیب ۱۴، ۱۱، ۹ و۲۶ روایت را در این باره نقل کردهاند. از جمله: یکی از اصحاب علی بن موسی(ع) از او درباره جانشینش سؤال کرد، حضرت رضا(ع) با دست خود به فرزندش محمدِ تقی اشاره کرد. یا در روایتی فرمود: «این ابوجعفر است که به جای خود نشانده و مقام خود را به او واگذار کردهام.»
زندگی نامه امام جواد (ع)
امامت در کودکی و سرگردانی شیعیان – زندگی نامه امام جواد (ع)
امام جواد(ع) در حدود ۸ سالگی، به امامت رسید. به دلیل پایین بودن سن وی، شیعیان درباره امامت پس از امام رضا اختلاف پیدا کردند و برخی به دنبال عبدالله بن موسی رفتند، اما طولی نکشید او را شایسته امامت ندانستند و از او روگرداندند. برخی به احمد بن موسی گرویدند و شماری نیز به واقفیه پیوستند. با این حال، بیشتر اصحاب علی بن موسی الرضا(ع) به امامت فرزندش جواد معتقد شدند. منابع علت این اختلاف را کودکی جوادالائمه دانستهاند. به گفته نوبختی علت پیدایش این اختلاف، آن بود که آنان بلوغ را از شرایط امامت میدانستند. البته این مسئله در زمان حیات امام رضا(ع) نیز مطرح بود. حضرت رضا در واکنش به کسانی که خردسالی جوادالأئمه را مطرح میکردند به نبوت حضرت عیسی در کودکی استناد میکرد و میفرمود: «سن عیسی هنگامی که نبوت به وی عطا شد کمتر از سن فرزند من بوده است.» اما این مسئله در زمان امامت جوادالائمه، به صورت جدیتر و به عنوان شبهه مطرح شد و سبب شد برخی از خواص اصحاب امام رضا مانند یونس بن عبدالرحمن نیز در امامت جواد الائمه تردید کنند. از این رو هنگامی که گروهی از بزرگان شیعیان مانند ریان بن صلت، صفوان بن یحیی، محمد بن حکیم و یونس بن عبدالرحمان در منزل عبدالرحمان بن حجاج گرد آمدند تا درباره پیشوای شیعیان پس از امام رضا گفتگو کنند؛ یونس بن عبدالرحمن به آنان گفت تا زمانی که این کودک (جوادالأئمه) بزرگ شود به چه کسی رجوع کنیم؟ و با واکنش تند ریان بن صلت مواجه شد. ریان گفت اگر امامت این کودک از جانب خدا باشد اگر یک روز هم از عمر او گذشته باشد مانند کسی است که صد سال عمر کرده و اگر امامت او از جانب خدا نباشد اگر هزار سال هم داشته باشد مانند یکی از مردم عادی است.
همچنین در پاسخ به کسانی که شبهه کودکی امام جواد(ع) را مطرح میکردند، به آیاتی از قرآن درباره نبوت حضرت یحیی در کودکی و سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره استناد میشد. خود او نیز در پاسخ به کسانی که مسئله سن او را مطرح میکردند، به جانشینی حضرت سلیمان به جای حضرت داود، در کودکی اشاره میکرد و میگفت: هنگامی که حضرت سلیمان کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا میبرد، حضرت داود او را جانشین خود کرد اما علمای بنیاسرائیل آن را انکار میکردند.
زندگی نامه امام جواد (ع)
پرسشهای شیعیان و پاسخهای امام – زندگی نامه امام جواد (ع)
با اینکه امام رضا(ع) در موارد متعددی به امامت جوادالائمه تصریح کرده بود برخی از شیعیان برای اطمینان بیشتر، وی را با پرسشهایی میآزمودند. این آزمایش در مورد ائمه دیگر نیز مطرح بود اما با توجه به سن کمِ جوادالأئمه، درباره او ضرورت بیشتری داشت. برخی از پژوهشگران بر این باورند این کار از سوی شیعیان به این دلیل صورت میگرفت که گاهی به دلایلی همچون تقیه و حفظ جان امام، بر چندین نفر وصیت میشد.
گزارشهای مختلفی از پرسشهای شیعیان و پاسخهای امام جواد در منابع روایی آمده است. پاسخهای ایشان سبب ترفیع جایگاه وی و پذیرش امامت او نزد شیعیان میشد. البته پرسشهای شیعیان مختص امام جواد نبود. آنان افراد دیگر را به همین شیوه میآزمودند. بنابر برخی روایات، گروهی از شیعیان که از بغداد و شهرهای دیگر به حج آمده بودند برای دیدار جوادالأئمه به مدینه رفتند. آنان در مدینه با عبدالله بن موسی دیدار کردند و از او سؤالاتی پرسیدند، پاسخهای عبدالله آنان را قانع نکرد، شیعیان متحیر و نگران بودند تا اینکه با امام جواد(ع) دیدار کردند و با پاسخهای او قانع شدند.
برخورد با فرقههای دیگر – زندگی نامه امام جواد (ع)
از پرسشهای شیعیان و پاسخهای امام جواد که در منابع شیعی نقل شده، به دست میآید که در دوره امامت او، فرقههای اهل حدیث، واقفیه، زیدیه و غلات فعالیت میکردند. بر اساس روایات در زمان امام جواد (ع) با توجه به مباحثی که میان محدثان مطرح میشد برخی از شیعیان در مورد جسم بودن خداوند به تردید افتادند. آن حضرت ضمن رد هرگونه جسمپنداری خداوند، شیعیان را از نماز خواندن پشت سر کسانی که خدا را جسم میدانستند و نیز از پرداخت زکات به آنان نهی میکرد. او در پاسخ به ابوهاشم جعفری که از تفسیر آیه «لا تُدْرِکهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یدْرِک الْأَبْصار»[۷۷] پرسیده بود، امکان دیدن خدا با چشم(عقیده مجسمه) را نفی کرد و فرمود: اوهام قلوب، دقیقتر از دید چشمان است. انسان میتواند چیزهایی را که ندیده تصور کند اما نمیتواند آنها را ببیند. وقتی که اوهام قلوب نمیتوانند خدا را درک کنند چگونه چشمان او را بینند و درک کنند؟
روایاتی از او در مذمت واقفیان نقل شده است او زیدیه و واقفیان را در ردیف نواصب قرار میداد. و میگفت آیه وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَهٌ ﴿۲﴾عَامِلَهٌ نَّاصِبَهٌ ﴿۳﴾ (ترجمه: در آن روز چهرههایى زبونند(۲)که تلاش کرده رنج [بیهوده] بردهاند (۳))[ غاشیه–۲ و۳] درباره آنان نازل شده است. او همچنین اصحاب خود را، از نماز خواندن پشت سر واقفیان نهی میکرد.
امام جواد، غالیانی همچون ابوالخطاب و پیروان او را لعن میکرد. او همچنین کسانی که در لعن ابوالخطاب توقف یا تردید میکردند را نیز لعن مینمود. جوادالائمه، افرادی همچون ابوالغمر، جعفر بن واقد و هاشم بن ابیهاشم را پیرو ابوالخطاب معرفی میکرد و میگفت آنان با نام ما(اهل بیت) از مردم بهرهکشی میکنند. بنابر روایتی که در رجال کشی آمده است او قتل دو تن از غلات به نامهای ابوالمهری و ابن ابیزرقاء را جایز دانست و دلیل آن را نقش آنان در منحرف کردن شیعیان عنوان کرد. آن حضرت علاوه بر مقابله با افراد غالی، به مقابله با باورهای غالیانه این دوره نیز پرداخته و کوشیده است با روشنگریهای خویش، شیعیان را از عقاید غالیانه دور نگه دارد. همچنین جوادالأئمه خطاب به محمد بن سنان، ادعای مفوضه مبنی بر واگذاری خلق و تدبیر جهان به پیامبر(ص) و امامان را رد کرد. البته تفویض احکام را به عنوان عقیدهای درست معرفی نمود و آن را هم به مشیت الهی منتسب کرد و فرمود: این عقیدهای است که هر کس از آن جلوتر برود از اسلام خارج است و هر کس آن را نپذیرد (دینش) نابود میشود و هر کس آن را بپذیرد به حق پیوسته است.
زندگی نامه امام جواد (ع)
سیره – زندگی نامه امام جواد (ع)
برخی از منابع، دلیل ملقب شدن پیشوای نهم شیعیان به جواد را، کثرت بخشش و احسان او به مردم دانستهاند. بر پایه نامهای که امام رضا(ع) از خراسان برای فرزندش جواد فرستاد، حضرت جواد از همان سالهای اولیهٔ زندگی، به سخاوتمندی معروف و زبانزد بوده است. هنگامی که پدرش در خراسان بود، اصحاب، جواد را از درب فرعی خانه خارج میکردند تا با افراد کمتری مواجه شود که برای دریافت کمک گرد خانهاش تجمع میکردند. بر پایه این روایت، حضرت رضا نامهای به جواد فرستاد و به او سفارش نمود تا به حرف کسانی که به او میگویند از درب اصلی رفت و آمد نکند، گوش ندهد. علی بن موسی الرضا(ع) در این نامه به پسرش سفارش کرده بود که: «هر وقت میخواهی از خانه خارج شوی، مقداری سکه طلا و نقره همراه داشته باش. هیچکس از تو درخواستی نکند مگر اینکه چیزی به او بدهی. ایشان همچنین سفارش بستگان نزدیک را به او کرده بود.
قرشی جوادالأئمه را عابدترین و خالصترین مردم زمانهاش معرفی کرده است. او از کثرت نافلههای وی سخن گفته است. به گفته قرشی حضرت جواد نافلهای به جای میآورد که در هر رکعت آن هر یک از سورههای حمد و توحید را ۷۰ بار میخواند. همچنین بر پایه روایتی که سید ابن طاووس نقل کرده است هنگامی که ماه قمری فرا میرسید محمد بن علی دو رکعت نماز میگذارد که در رکعت اول پس از سوره حمد، ۳۰ مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم ۳۰ مرتبه سوره قدر را میخواند و سپس صدقه میداد.
امام جواد، برتری انسانها را به واسطه علم آنان میدانست نه به واسطه نسب و نژاد. از او نقل شده است که الشریف کلُّ الشریف مَن شرّفَه علمُه؛ با شرافتترین از همه شریفها کسی است که شرفش به واسطه علمش باشد از این رو به طبقات پایین جامعه از جمله بردگان توجه داشت و با آنان نشست و برخاست میکرد. برخی از نویسندگان حدود ده تن از اصحاب آن حضرت را از بردگان بر شمردهاند.
نقش انگشتری او، حَسْبِی اللَّهُ حَافِظِی بوده است.
روایات و مناظرات – زندگی نامه امام جواد (ع)
حدود ۲۵۰ حدیث از امام جواد نقل شده است. این روایات در موضوعات فقهی، تفسیری و عقیدتی است. کم بودن روایات منقول از وی در مقایسه با برخی دیگر از امامان معصوم را به جهت تحت کنترل بودن و همچنین سن کم وی در زمان شهادت دانستهاند.
همچنین محمد تقی(ع) در دوران امامت خود چندین بار با برخی از فقیهان دربار عباسی مناظره کرد. گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که برخی از این مناظرهها به درخواست درباریان مأمون و معتصم و با هدف آزمایش پیشوای نهم شیعیان انجام میگرفته است و نتیجه آن باعث شگفتی و تحسین حاضران میشده است. منابع ۹ مناظره و گفتگو از جوادالأئمه گزارش کردهاند که چهار مورد آنها با یحیی بن اکثم و یک مورد با احمد بن ابیداوود قاضی القضاتهای بغداد بوده است. همچنین گفتگوهایی از وی با عبدالله بن موسی، ابوهاشم جعفری، عبدالعظیم حسنی و معتصم نیز گزارش شده است. موضوع این گفتگوها مباحث فقهی مربوط به حج، طلاق، حد سرقت و مباحثی دیگر همچون ویژگی یاران امام دوازدهم، فضایل ساختگی شیخین و اسماء و صفات خدا بوده است.
مناظره در مجلس مأمون – زندگی نامه امام جواد (ع)
از مناظرات مهم امام محمد تقی(ع) که در زمان مأمون عباسی در بغداد صورت گرفت، مناظره با یحیی بن اکثم، فقیه دربار عباسی، بود. بنابر برخی منابع شیعه، علت وقوع این مناظره، اعتراض سران عباسی به پیشنهاد ازدواج او با ام الفضل از سوی مأمون بود. مأمون برای اثبات درستی تصمیم خویش، به آنان پیشنهاد کرد تا جوادالأئمه(ع) را بیازمایند. آنان پذیرفتند و برای آزمودن آن حضرت، جلسه مناظرهای ترتیب دادند.
یحیی در مناظره، نخست مسئلهای فقهی درباره شخص مُحرمی که حیوانی را شکار کرده مطرح ساخت. امام جواد، با مطرح کردن وجوه گوناگون برای مسئله، از یحیی بن اکثم پرسید منظور وی کدام وجه است. یحیی بن اکثم در جواب درماند. سپس خود امام جواد، مسئله را با صورتهای مختلف آن پاسخ گفت. درباریان و علمای عباسی پس از شنیدن جواب امام، بر تبحر او در فقه اعتراف کردند. گفتهاند که مأمون پس از مناظره گفت: خدای را بر این نعمت سپاسگزارم که آنچه من اندیشیده بودم، همان شد.
زندگی نامه امام جواد (ع)
مناظره درباره خلفا – زندگی نامه امام جواد (ع)
به نقل منابع روایی شیعه، محمد تقی(ع) در مجلسی با حضور مأمون و شماری از فقها و درباریان، با یحیی بن اکثم درباره فضایل ابوبکر و عمر مناظره کرد. یحیی خطاب به او گفت: جبرئیل از طرف خدا به رسولش گفت: از ابوبکر سؤال کن، آیا او از من راضی است؟ من که از او راضی هستم، امام پاسخ داد: من منکر فضل ابوبکر نیستم اما کسی که این روایت را نقل کرده باید به احادیث دیگری که از پیامبر(ص) وارد شده توجه کند وآن اینکه پیامبر فرمود: هنگامی که حدیثی از طرف من به شما میرسد آن را بر کتاب خدا و سنت من عرضه کنید اگر موافق با آن بود بپذیرید و اگر نبود قبول نکنید زیرا دروغگویان و جعلکنندگان حدیث زیاد خواهند شد، سپس امام فرمود: این حدیث با قرآن موافقت ندارد زیرا خداوند در قرآن میفرماید نحن اقرب الیه من حبل الورید؛ ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم، آیا خداوند از راضی بودن یا نبودن ابوبکر آگاهی نداشت که از او میپرسد؟
پس از آن یحیی درباره این روایت سؤال کرد: “مَثَل ابوبکر و عمر در زمین همانند جبرئیل و میکائیل در آسمان است، جوادالأئمه در جواب فرمود: محتوای این روایت درست نیست زیرا جبرئیل و میکائیل همواره بندگی خدا را کرده و لحظهای مرتکب گناه نشدهاند در حالی که ابوبکر و عمر پیش از آنکه اسلام بیاورند، سالهای طولانی مُشرک بودهاند.
قطع دست دزد – زندگی نامه امام جواد (ع)
در زمان سکونت جوادالأئمه(ع) در بغداد درباره اینکه دست دزد از کجا باید قطع شود بین فقهای درباری اختلافی پیش آمد؛ برخی میگفتند از مچ باید قطع گردد و برخی دیگر قطع آن را از آرنج میدانستند. معتصم از امام جواد خواست تا نظر خود را بیان کند. جوادالأئمه از معتصم خواست او را از پاسخ معاف دارد اما خلیفه اصرار کرد و او گفت: فقط انگشتان دزد قطع میشود و بقیه دست باقی میماند. وی دلیل خود را آیه وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً (ترجمه: و مساجد ویژه خداست، پس هیچ کس را با خدا مخوانید.)[ ۷۲–۱۸] عنوان کرد. معتصم جواب امام را پسندید و دستور داد تا انگشتان دزد را قطع کنند. برخی بر این باورند این حادثه سبب ترویج جایگاه امامت در بین مردم شد.
زندگی نامه امام جواد (ع)
فضائل و مناقب – زندگی نامه امام جواد (ع)
در منابع، فضایل و مناقب متعددی برای حضرت جواد ذکر شده است. برتری آن حضرت در مناظرات و مباحث علمی با دانشمندان در کودکی از جمله آنهاست. برخی از کراماتی نیز که برای آن حضرت نقل شده عبارتند از:
قطب راوندی از محمد بن میمون نقل میکند: زمانی که امام رضا هنوز به خراسان نرفته بود، سفری به مکه رفت و من نیز در خدمت آن حضرت بودم. چون خواستم برگردم، به آن حضرت گفتم: من میخواهم به مدینه بروم؛ کاغذی برای ابوجعفر محمد تقی بنویسید تا من ببرم. حضرت تبسمی کرد و نامهای نوشت. من آن را به مدینه آوردم و در آن وقت چشمانم نابینا شده بود. موفّق،خادم حضرت، امام جواد را آورد در حالی که در مهد جای داشت من نامه را به آن حضرت دادم. حضرت به موفق فرمود مهر از نامه بردار و کاغذ را باز کن. سپس فرمود ای محمد احوال چشمت چگونه است؟ عرض کردم یابن رسول الله چشمم بیمار شده و بینائیاش از دست رفته. سپس حضرت دست به چشمان من کشید. از برکت دست آن حضرت چشمانم شفا یافت. پس من دست و پای آن جناب را بوسیدم و از خدمتش بیرون آمدم در حالی که بینا بودم.
همچنین نقل شده است که در سفر بازگشت جوادالأئمه(ع) از بغداد به مدینه، گروهی، او را تا بیرون شهر بدرقه کردند، هنگام مغرب امام جواد در حیاط مسجدی در کنار درخت سدری که تا آن زمان میوه نداده بود، وضو گرفت و نماز خواند. پس از نماز، مردم مشاهده کردند که آن درخت، میوه داده، پس تعجب کردند و از آن خوردند یافتند که شیرین و بدون دانه است. از شیخ مفید نقل کردهاند که سالها بعد این درخت را دیده و از میوه آن خورده است.
اصحاب – زندگی نامه امام جواد (ع)
شیخ طوسی از حدود ۱۱۵ تن به عنوان اصحاب جوادالأئمه نام برده است. قرشی در کتاب حیاه الامام محمد الجواد(ع) ۱۳۲نفر و عبدالحسین شبستری در کتاب «سُبُلُ الرَّشاد إلی اَصحاب الاِمام الجَواد»، ۱۹۳ نفر را به عنوان اصحاب پیشوای نهم شیعیان، معرفی کردهاند. عطاردی در مسند الامام الجواد تعداد راویان از وی را ۱۲۱ تن دانسته است. برخی از اصحاب جوادالأئمه با امام رضا(ع) و امام هادی(ع) نیز مصاحبت داشته و از آن دو روایت کردهاند. در میان راویان از محمد تقی(ع)، پیروانی از فرقههای دیگر از جمله اهلسنت نیز وجود داشته است. تعداد راویان غیر امامی از جوادالائمه را ۱۰ تن گفتهاند.
عبدالعظیم حسنی، احمد بن ابینصر بزنطی، حسن بن سعید اهوازی، احمد بن محمد برقی و ابراهیم بن هاشم از اصحاب مشهور پیشوای نهم شیعیان بودند.
ارتباط با شیعیان – زندگی نامه امام جواد (ع)
امام جواد(ع) از طریق سازمان وکالت با شیعیان در ارتباط بود. او در سرزمینهای اسلامی از جمله بغداد، کوفه، اهواز، بصره، همدان، قم، ری، سیستان و بُست نمایندگانی داشت. تعداد وکیلان او را ۱۳ تن گفتهاند. آنان وجوهات شرعی شیعیان را به امام جواد میرساندند. ابراهیم بن محمد همدانی در همدان و ابوعمرو حذّاء در نواحی بصره وکالت آن حضرت را بر عهده داشتند. صالح بن محمد بن سهل به موقوفات آن حضرت در قم رسیدگی میکرد. همچنین زکریا بن آدم قمی، عبدالعزیز بن مهتدی اشعری قمی، صفوان بن یحیی، علی بن مهزیار و یحیی بن ابیعمران از وکلای امام جواد بودند. برخی از نویسندگان با استناد به شواهدی محمد بن فرج رخجی و ابوهاشم جعفری را از وکیلان او به شمار آوردهاند. البته احمد بن محمد سیاری نیز ادعای وکالت داشت ولی امام ضمن رد ادعای او، از شیعیان خواست تا وجوهات را به وی ندهند.
گفته شده است که امام جواد به دو دلیل از سازمان وکالت برای ارتباط با شیعیان استفاده میکرد؛
- تحت کنترل دستگاه حاکم بود.
- برای دوره غیبت زمینهسازی میکرد.
پیشوای نهم شیعیان در ایام حج نیز با شیعیان دیدار و گفتگو میکرد. برخی از محققان بر این باورند که سفر امام رضا(ع) به خراسان، سبب شده بود تا روابط شیعیان با امامان خود گسترش یابد. از این رو شیعیانی از خراسان، ری و بست و سجستان در ایام حج به دیدار امام میآمدند.
شیعیان با جوادالأئمه، از طریق نامهنگاری نیز در ارتباط بودند. آنان در نامههایشان سؤالاتی را، که بیشتر در مسائل فقهی بود، مطرح میکردند و امام به آنها پاسخ میداد. در موسوعه الامام الجواد، به جز پدر و پسر امام، نام ۶۳ تن از افرادی که حضرت با آنان مکاتبه داشته، گرد آمده است. البته برخی از نامهها در پاسخ به گروهی از شیعیان نوشته شده است.
زندگی نامه امام جواد (ع)
شهادت – زندگی نامه امام جواد (ع)
تصویری قدیمی از حرم امام جواد(ع) و امام کاظم(ع) – زندگی نامه امام جواد (ع)
خلفای عباسی دو بار امام محمد تقی(ع) را به بغداد احضار کردند. سفر اول در زمان مأمون چندان طولانی نبود. بار دوم، در ۲۸ محرم سال ۲۲۰ق، به دستور معتصم وارد بغداد شد و در ذیالقعده یا ذیالحجه همان سال در بغداد به شهادت رسید. روز شهادت وی، در بیشتر منابع، آخر ذیالقعده است؛ اما در برخی منابع پنجم یا ششم ذی الحجه نیز آمده است. پیکر او را در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در مقبره قریش در کاظمین به خاک سپردند. سن او را به هنگام شهادت ۲۵ سال گفتهاند از این رو جوانترین امام شیعیان به هنگام شهادت بوده است.
برخی علت شهادت وی را سعایت ابن ابیداود (قاضی بغداد) در نزد معتصم عباسی دانستهاند. دلیل آن هم پذیرفتهشدن نظر امام درباره قطع دست سارق بود که باعث شرمندگی ابن ابیداود و شماری از فقیهان و درباریان شده بود.
درباره چگونگی شهادت پیشوای نهم شیعیان اختلاف است؛ در برخی از منابع آمده است که معتصم به وسیله منشی یکی از وزیرانش او را مسموم کرد و به شهادت رساند. برخی معتقدند که معتصم به وسیله ام الفضل محمد بن علی را مسموم کرد. به گزارش مسعودی، معتصم و جعفر بن مأمون در اندیشه کشتن محمد بن علی(ع) بودند. چون جوادالأئمه از ام الفضل فرزندی نداشت، جعفر، ام الفضل (خواهرش) را تحریک کرد که محمد بن علی را مسموم کند. آن دو سمی را در انگور نهادند و امام از آن خورد. ام الفضل پس از آن که جوادالأئمه را مسموم کرد، پشیمان شد و میگریست اما امام به او خبر داد که به بلایی دچار میشود که مرهم پذیر نباشد. درباره چگونگی شهادت او به دست ام الفضل سخنان دیگری نیز گفته شده است.
بر اساس روایتی دیگر، وقتی مردم با معتصم بیعت کردند. او به عبدالملک زیات والی مدینه نامه نوشت که محمد بن علی(ع) را همراه با ام الفضل روانه بغداد کند. وقتی امام جواد وارد بغداد شد، معتصم به ظاهر او را احترام میکرد و تحفههایی برای او و امّ الفضل فرستاد. بر پایه این روایت، معتصم شربت پرتقالی به وسیله غلام خود به نام اشناس برای او فرستاد. اشناس به امام گفت: خلیفه، پیش از شما از این شربت به گروهی از بزرگان از جمله احمد بن ابیداود و سعید بن خضیب نوشانده و امر کرده که شما هم از آن بنوشید. امام فرمود:«آن را در شب مینوشم» اما اشناس اصرار میکرد که باید خنک نوشیده شود و یخ آن آب میشود سپس امام از آن نوشید و بر اثر آن به شهادت رسید.
شیخ مفید در شهادت جوادالأئمه(ع) با سم تردید کرده و گفته است در این خصوص برای من خبری ثابت نشده است که به آن شهادت دهم. برخی از محققان شیعه با استناد به روایت «ما مِنَا الا مقتول شهید» و همچنین ذکر شواهدی که از شهادت امام جواد حکایت دارد، سخن شیخ مفید را اینگونه توجیه میکنند که او ساکن شهر بغداد بوده و با توجه به حکومت عباسیان و جوّ سنگینی که علیه مکتب اهل بیت علیهم السلام و شیعیان بوده، شیخ مفید نمیتوانسته به صراحت عقاید شیعه در مورد شهادت ائمه (ع) بهدست عباسیان را ذکر کند و لذا مطابق تقیه رفتار میکرده است. این احتمال نیز ذکر شده است که با توجه به نبود منابع کافی و سختی دسترسی به کتب و منابع اصلی، این مطلب به دست ایشان نرسیده است.
جایگاه امام نزد اهل سنت
عالمان اهل سنت، پیشوای نهم شیعیان را به عنوان یک عالم دینی احترام میکنند. برخی از آنان شخصیت علمی جوادالأئمه را ممتاز دانسته و شیفتگی مأمون به او را به دلیل شخصیت علمی و معنوی او در کودکی دانستهاند. آنان همچنین از برتری محمد بن علی(ع) در ویژگیهای دیگری همچون تقوا، زهد و سخاوت سخن گفتهاند. به عنوان نمونه ابن تیمیه ملقب شدن او به جواد را، به دلیل شهرتش در سخاوت و بزرگواری میداند. جاحظ عثمان معتزلی نیز، محمد بن علی(ع) را عالم، زاهد، عبادتپیشه، شجاع، بخشنده و پاک معرفی کرده است.
توسل به امام جواد
ضریح حرم امام جواد(ع) و امام کاظم(ع)
برخی از شیعیان با توجه به توصیههایی که برخی از عالمان شیعی داشتهاند، برای گسترش رزق و گشایش در امور مادی به امام جواد(ع) توسل میجویند و او را باب الحوائج میخوانند. نمونهای از این توصیه نقل مجلسی دوم از ابوالوفاء شیرازی است که مدعی شده پیامبر(ص) در خواب او را به توسل به امام جواد(ع) در امور مادی توصیه کرده است.
بر پایه روایتی که داود صیرفی از امام هادی(ع) نقل کرده زیارت مرقد جوادالأئمه پاداش و ثواب زیادی دارد. همچنین ابراهیم بن عقبه در نامهای از امام هادی(ع) درباره زیارت امام حسین، امام کاظم و امام جواد(ع) پرسید. امام هادی زیارت امام حسین را برتر و مقدم دانست و فرمود زیارت هر سه کاملتر است و پاداش بیشتری دارد. آرامگاه امام جواد(ع) و امام کاظم(ع)، در بغداد زیارتگاه مسلمانان بهویژه شیعیان است. آنان مرقد آن حضرت را در حرم کاظمین زیارت میکنند و به او متوسل میشوند. شیعیان در سالروز شهادت جوادالأئمه مجالس عزاداری، روضهخوانی و سینهزنی بر پا میکنند.
کتابشناسی
درباره امام جواد آثار زیادی به زبانهای مختلف به ویژه فارسی و عربی نوشته شده است. در مقاله کتابشناسی امام جواد، ۶۰۵ اثر در قالب کتاب(۳۲۴)، مقاله(۲۴۸) و پایاننامه(۳۳) معرفی شده است. از این تعداد ۴۷۴ عنوان به زبان فارسی، ۱۲۲ مورد به زبان عربی و ۹ عنوان به زبانهای دیگر است.
وفاه الامام الجواد، مسند الامام الجواد، موسوعه الامام الجواد علیهالسلام، الحیاه السیاسیه للامام الجواد، حیاه الامام محمد الجواد و سبل الرشاد از مهمترین کتابهایی است که به زبان عربی درباره امام جواد منتشر شده است.