محمود کریمی عید فطر ۹۸
شعر محمود کریمی عید فطر ۹۸
در یک صفیم تا آن روز ظهور اکبر
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند / در حد حرف یعنی در جای خود لمیدن
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند / یعنی که امر او را بر دوش جان کشیدن
یعنی به هم محبت، با دشمنان مهابت / وحدت میان امت، بر محور رسالت
روح امید و عزت، ایثار و عزم و همت / وارسته چون شهیدان، شایسته برگزیدن
یک بام و دو هوا نه، فریاد بیصدا نه / از یکدگر جدا نه، بر بیبها، بها، نه
با دزد سخت چون سنگ، با رشوه همچو آتش / سختی درد و فقر مستضعفان چشیدن
قانون بر عدالت، عدل بدون رأفت / رأفت به حال ملت، در فتنهها بصیرت
امضای با صلابت، تدبیر با درایت / چشم امید و دل از، بیگانهها بریدن
روحیه جهادی، تقسیم عشق و شادی / تکریم اهل کار و، تکریم روستایی
اصل اصول یعنی، تغییر انقلابی / چون انقلاب یعنی، هی نو به نو رسیدن
اصلاح یعنی هر فصل، یعنی هرس نمودن / یعنی خلاصی اصل، از شاخههای بیبَر
امکان رشد بهتر، بر شاخه جوانتر / سود تمام مردم، از نوبرانه چیدن
دانشگهی و حوزه، با هم میان میدان / اصل کرامت زن، مردانه ایستادن
با خویش مهربانی، با غیر، خصم جانی / بیاعتنا به درد زخم زبان شنیدن
همچون امام امت، مستحکم و مقاوم / حامی هر چه مظلوم، کابوس هر چه ظالم
راه نفوذ بستن، بر روی هر مهاجم / جایی که هست لازم، در خاک و خون تپیدن
با این وجود آنگاه، در لحظه بزنگاه / وقتی در اقتداریم، ما شرط میگذاریم
عز سپاه و ارتش، با دشمنان نه سازش / از دیگران نه خواهش، غیر از خدا ندیدن
نسل جوان ایران، در عرصههای حساس / تربیت الهی بر خانوادههامان
پیوند علم و صنعت، تقویت و حمایت / از اقتصاد ملی، تولید خود خریدن
در روز عید فطرت، هر کس که کرده نیت / اینگونه باشد امروز، هر چند کرده بیعت
فریاد آرد از دل، چون موج رو به ساحل / ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند
از این صفوف اول، تا آن صفوف آخر / در یک صفیم تا آن روز ظهور اکبر
شکراً لک الهی، هدیتنا بنورک / یا حجهبنالحسن، عجل علی ظهورک